چگونه مشکل آمریکا با ایران حل میشود؟ | ادعای یک روزنامه
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۸۸۱۵
روزنامه هممیهن با طرح این سؤال که چگونه مشکل آمریکا با ایران حل میشود، ادعا کرد اگر با آمریکا توافق کرده بودیم، مشکلات فعلی اقتصادی را نداشتیم.
سردبیر این روزنامه مینویسد: «چگونه مشکل آمریکا با ایران حل میشود؟»، این پرسش چنانکه اخیرا نیز بیان شد، «یک سؤال جدی و واقعی» است و از این رو، نیازمند بحث و گفت وگو در فضای سیاسی میان جریانهایی با دیدگاهها و گرایشهای مختلف.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان، توافق هستهای (برجام) تجربهای است که از اوایل دهه ۹۰ شکل گرفت و بهرغم همه فرازونشیبها و مواجهههایی که از دوسـو ایـران و آمریکا در قبال آن صـورت گرفت، همچنان دستکم در سطح گفتارهای دیپلماتیک روی میز است و دو طرف، هنوز نخواستهاند یا نتوانستهاند الگوی بدیل و گزینه رقیب جدیای جایگزین آن کنند...
رای مردم به حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری 1392 پیامی آشکار از آشتیجویی با جهان و تنشزدایی با خود داشت. امروز نیز بهرغم همه ماجراهایی که برجام از سر گذرانده است، همچنان آن دوگانه در صحنه سیاسی ایران پیدا و نمایان است. از یک سو، جریان طرفدار تنشزدایی بینالمللی و عادیسازی موقعیت ایران در صحنه جهانی، هـم آن زمان و هم امروز بر این باور است که برجام به مثابه رویکردی که برای حل بحران درازدامن هستهای ایران، پاسخ داد؛ میتوانست در سایر حوزههای مورد منازعه نیز آزموده شـود و از امری تاکتیکی و مقطعی، فراتر رود و از منظری استراتژیک و راهبردی تداوم یابد و تقویت شود.
فارغ از آنکه استدلالها و رویکردهای کدام دیدگاه نسبت بیشتری با واقعیت سیاسی و مناسبات جهانی داشته باشد؛ آنچه هریک از دو سـو باید درباره آن پاسخ دهند، نتایج اقتصادی است که اتخاذ رویکرد آنان در صحنه سیاست خارجی، در داخل و در وضعیت معیشت مردم در پی خواهد داشـت. دیـدگاه مخالف تداوم و تعمیق برجام در این زمینه، همهچیز را به نقد دولت قبل نسبت میدهد و با گذشت بیش از یک سالونیم از روی کار آمدن دولت جدید، همچنان از حسن روحانی و کابینه او به عنوان«بانیان وضع موجود» یاد میکند که با گره زدن زلف اقتصاد به برجام و حل مسائل سیاست خارجی با غرب، نقش بر آب زدند و فرصتها و ظرفیتهای متکی بر «اقتصاد مقاومتی» یا مبتنی بر «نگاه به شرق» را سوزاندند. چنین است که در این دیدگاه، کارنامه منفی اقتصاد ایران در دهه ۹۰ به ناتوانی مدیران دولت (و به تعبیر دقیقتر: دولت قبل) مرتبط دانسته میشود؛ اما در عین حال، این نکته نادیده گرفته میشود که رشد اقتصادی صفر و منفی ایران در دهه ۹۰ که کشور را از قافله توسعه خارج ساخت، دقیقا مربوط به سالهای ابتدایی این دهه (قبل از روی کار آمدن دولت روحانی) و سالهای ۱۳۹۷ به بعد (بعد از خروج آمریکای ترامپ از برجام) بوده است و اتفاقا، در مقطعی که تا حدی اقتصاد کشور توانست از منافع برجام بهرهمند شود، با نرخ تورم پایین و رشد اقتصادی مثبت همراه بوده است.
این در حالی است که پس از خروج آمریکا از برجام و اتخاذ سیاست «فشار حداکثری» از سوی دولت ترامپ، بار دیگر روند افزایش نرخ تورم شتابانتر از پیش احیا شد و با بلاتکلیف ماندن احیای برجام در دولت جو بایدن، این روند گرچه کمی کندتر شد، اما تداوم یافته است تا آنجا که تورم حداقل ۴۰ درصدی به یکی از ویژگیهای ساختاری اقتصاد ایران در چهار سال گذشته تبدیل شده است. اگر دیدگاه مخالفان برجام و کاهش تنش در روابط با آمریکا درست بود، انتظار میرفت با تغییر دولت روحانی (کـه از منظر آنان، مورد اتهام و بانی وضع موجود بوده است)، این روند متوقف شود. اما نهتنها منتقدان که مدافعان دولت کنونی هم از ارائه گزارش یا دستاورد مشخص و مستندی که نشان دهد تغییر گسترده مدیران دولت و روی کار آمدن طیف «انقلابی» و باورمندان به شعار «ما میتوانیم» گرهی از این کلاف سردرگم گشوده، ناتوان ماندهاند. چنین است که روند شتابان تورم و فرو ریختن ساختارهای اقتصادی نهتنها متوقف نشده که با روی کار آمدن مدیرانی که نسبت اندکی با جریانهای جدی و موثر اقتصاد و مدیریت دارند، روند اداره کشور با معضلات جدیتر مواجه شده است.
... از میان فعالان و نیروهای سیاسی منتقد، کسی اعتراضات اخیر را به آمریکا و قدرتهای خارجی نسبت نداده است که راهحل برونرفت از آن، حل مسائل با آمریکا باشد. اتفاقا، این رویکرد بیشتر در تحلیلها و گفتمان رسمی دیده میشود.»
درباره این یادداشت، چند نکته شایان یادآوری است. اولاً نویسنده این متن، سردبیر نشریه صداست که چند سال قبل در سرمقالهای و در واکنش به انتشار تصویر مذاکرات تحقیرآمیز ترامپ با رئیسجمهور صربستان (به شکل فضای بازجویی) نوشت: «از نگاه منتقدان ]انقلابی[، علتی که ترامپ از مذاکرهکننده میپرسد، این است: همچون برهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی وقتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضا میکند، باید آن را تمسخر کرد یا «عقلانیتی سیاسی خواند»؟
مشابه همین تحلیل را سایت خبرآنلاین بهمن 92 منتشر و اذعان کرد که نحوه واگذاری سبد کالا و توهین و تحقیر مردم و زیر دست و پا له شدن آنها، برای انتقال پیام درخواست مذاکره جدی به آمریکا لازم بوده و ارزشش را داشته است!
بنابراین افراطیون غربگرا، از همان ابتدا تا امروز، نه در پی مذاکرهای برابر و محترمانه و به نفع ملت ایران، بلکه در پی تحقیر مردم، واگذاری امتیازهای نقد، افزایش بیشتر فشارها به کشور، وادار کردن نظام به واگذاری امتیازات جدید در چارچوب ریلگذاری برجام سه بودهاند.
از این منظر هم شرمآور است که روزنامه وابسته به آقای کرباسچی(دبیرکل سابق حزب اشرافی کارگزاران) به جای شرمندگی نسبت به سرنوشت عبرتآموز برجام، همچنان سنگ برجام 2 و 3 (واگذاری نفوذ منطقهای و قدرت نظامی)را هم به سینه بزند.
ثانیا نمیشود دستاورد «دولت برجام و دیگر هیچ» را تقطیع کرد و به جای بازخوانی برآیند این معطلی 8 ساله در عملیات فریب برجام، شرینیهای آدامسی یکی دو ساله آن را برای مردم فاکتور کرد. برجام یک تلهگذاری سیاسی برای تاثیرگذاری بر انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در سالهای 94 و 96 بود آخر که خر طرف مقابل از پل گذشت، تشدید فشارهای تحریمی در همان دولت اوباما برای اخاذیهای جدید آغاز شد. در برآیند کار هم بنا بود دولت ایران دائما امتیاز بدهد تا بتواند به فروش نفت در کانال تحت نظر آمریکا ادامه دهد و در عین حال، دائما از لحاظ درآمدی و تجاری و صادرات، کاملا کانالیزه شود. نتیجه این روند پسرفت اقتصادی کشور و فرصتسوزی 8 ساله بود. و جالب اینکه حتی دولت دموکرات بایدن هم پس از ترامپ حاضر نشد برای اجرای تضمینشده برجام، تضمین و تعهد بدهد، یا تحریمهای دوبرابر شده در روند پسابرجام را لغو کند. با این وجود، عجیب است که روزنامه آقای کرباسچی، آه حسرت برای عدم احیای برجام میکشد.
و نکته آخر اینکه برجام در کنار تحریم و فشار سیاسی و حمایت از جریان برانداز، یکی از اهرمهای فشار آمریکا بوده است که روند با آن باید بر روی کار آمدن عناصر غربگرا و یا اغتشاشات و آشوب و یا ترکیب هردو ختم شود، چنانکه سالهای 96 و 98 اتفاق افتاد./کیهان
منبع: فردا
کلیدواژه: آمریکا برجام روی کار آمدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۸۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشکل اقتصاد ایران، جهالت مدیران رانتی و کوتهبین است / مدیران سازمان برنامه و بودجه فارغ التحصیل دانشگاههای درجه چندمند
مهدی پازوکی استاد اقتصاد دانشگاه علامه در گفتوگو با رویداد۲۴ با اشاره به فقدان نظرات و تصمیمهای کارشناسی، جای خالی مدیران متخصص و با تجربه را یکی از دلایل نابسامانی اقتصادی میداند.
بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
مشکل اقتصاد ایران، جهالت مدیران رانتی و کوتهبین است*برای اینکه مشکلات کشور را رفع کنیم، نیاز به برخورد کارشناسی و علمی داریم. یعنی ببنیم ریشه مشکلات کجاست، برای آن فرضیه درست کنیم و فرضیه را آزمون کنیم؛ در صورت جواب مثبت بپذریم و اگر جواب نداد، سراغ فرضیه دیگری برویم. مشکلی که وجود دارد این است که مدیران اجرایی کشور، دانش لازم را ندارند.
اکثر آنها به واسطه رابطه، مسئولیت گرفتهاند و اینطور نیست که با تکیه بر دانش، لیاقت و کاردانی مسئولیتی را عهدهدار شده باشند. در واقع یکی از مشکلات بارز اقتصاد ایران، «جهالت اقتصادی مدیران» است. به این معنی که افراد ضعیف و کوتهبین، که باندی و رابطهای انتخاب شدهاند، منافع کشور را دچار خسران کردهاند.
*در فرورین سال ۱۴۰۱ و در حالی که هشت ماه از دوره دولت مستقر میگذشت، نرخ دلار ۲۷۵۰۰ تومان بود و در روزهای پایانی ۱۴۰۲، دلار وارد کانال ۶۰ هزارتومان شد. این یعنی ارزش پول ملی که شاخص اول اقتصاد محسوب میشود، بیش از ۱۰۰ درصد افزایش داشته که این نمیتواند ربطی به دولت قبلی داشته باشد. در واقع وقتی سیاست خارجی در خدمت توسعه اقتصادی نیست، هزینه اش را باید مردم بدهند.
*اقتصاد در حال حاضر دو مشکل اساسی دارد؛ اول اینکه اقتصاد در ایران بسته است و با جهان هیچ تعاملی ندارد، در حالی که ۹۰ درصد تجارت جهانی با دلار آمریکا و یوروی اروپا است. خودِ دلار به تنهایی حدود ۶۵ درصد تجارت جهانی را در دست دارد.
مشکل دوم اقتصاد در جمهوری اسلامی این است که برخلاف سنت شیعی و ارزشهای اسلامی که تاکید دارد «اگر کسی از شما کاردانتر است، باید کنار بروید»، مدیران کنونی با حرص قدرت، ساختارها را از بین بردهاند. حتی مدیران مدارس هم اگر هم فکرشان نباشد، عوض میکنند. این طرز تفکر اگر اصلاح نشود، حتما هزینههای بسیار بالایی را به مصلحت عمومی تحمیل میکند. در واقع یکی از دلایل ناامیدی عمومی این است که مردم میبینند، آدمهای کوتوله سر کار هستند و مسئولیتهای بزرگ را عهده دار شدهاند. مدیران سازمان برنامه و بودجه از دانشگاههای درجه چندماند و سره را از ناسره تشخیص نمیدهند*سازمان برنامه و بودجه که یکی از تخصصی و مهمترین بخشهای مدیریتی کشور است، به قاعده باید باید حداقل۷۰ درصد از مدیرانش، از بدنه همین سازمان انتخاب شوند تا فعالیتشان توام با نتیجه مثبت باشد.
اما متاسفانه آنچه در دولت سیزدهم رخ داده، این است که مدیران سازمان برنامه و بودجه از فارغ التحصیلان دانشگاههای درجه چندم انتخاب شده که به طور قطع به دلیل دانش پایین، سره را از ناسره نمیتوانند تشخیص بدهند و به همین راحتی کشور را با چالشهایی جدی مواجه میکنند.
*انسان همیشه به امید زنده است. برخلاف نظر آنهایی که در ناامیدی به سر میبرند، نظرم این است که آینده ایران روشن است. چرا؟ به این دلیل که تکنولوژی در حال تحول است و باعث میشود، نسل جدید و جامعه بداند و بفهمد، چه کسانی خادماند و چه کسانی مسئولیت را برای منفعتطلبی میخواهند و دنبال رانت هستند. در حالی که تحریم مردم را گرفتار کرده است، کاسبان تحریم خوشحالاند چون از این طریق جیبشان را پر میکنند.
*بیش از ۲ سال و نیم است که دولت سیزدهم روی کار آمده است و مردم هیچ تحول اقتصادی و معیشتی را حس نمیکنند. چرا این اتفاق میافتد؟ چرا رقیبان منطقهای ما روز به روز وضع شان از ما بهتر میشود؟ چون آنها به سمت عقلانیت رفته و ما به سمت شعار رفتهایم. امروز اگر دولت ایران بتواند مقدمات همکاری با یک شرکت آمریکایی در صنعت نفت را آماده کند، این ماییم که بیشتر از آمریکاییها سود خواهیم کرد. اما آقایان این را متوجه نیستند و به جای اینکه با بحرانها برخورد کارشناسی و علمی کنند، دائم به دنبال تنشزایی با دنیا هستند. اگر بحران نباشد، نمیتوانند کشور را اداره کنند.
کانال عصر ایران در تلگرام